أین تذهبون؟
شنبه, ۳۰ شهریور ۱۳۹۲، ۱۱:۰۴ ب.ظ
تأملاتم را نمی توانم مرتب کنم. امشب با کسی صحبت کردم که مرا یاد شخصی دیگر انداخت. شخصی که هر گاه یادش میکنم برای عاقبت بخیری اش دعا میکنم. فقط برای خودم دعا کردم که خدا مرا عاقبت بخیر کند. میدانم اگر خدا مرا به اندازه چشم بر هم زدنی به حال خود گزارد من نیز نابود میشوم.
نمی توانم بنویسم. بهتر است هم نگویم چه ها شنیدم و دیدم . نمی گویم تا حرمت ها کمتر ریخته شود. فقط این را میگزارم تا زمانی دیگر که نوشته هایم را میخوانم به یاد آورم چه شد امشب و باز هم از خدا برای بندگانش و از جمله خودم دعا کنم برای عاقبت بخیری.
وَ لْیَسْتَعْفِفِ الَّذینَ لا یَجِدُونَ نِکاحاً حَتَّى یُغْنِیَهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ
و کسانی که امکانی برای ازدواج نمی یابند ، باید پاکدامنی پیشه کنند تا خداوند از فضل خود آنان را بی نیاز گرداند!
- ۹۲/۰۶/۳۰