رمضان
يكشنبه, ۱۳ مرداد ۱۳۹۲، ۱۱:۵۸ ق.ظ
دارد میرود. از دستم میرود و من هم به آرامی ناظر رفتنش میباشم. رمضان را میگویم. هر سال وقتی به آخر میرسد مدام با خود مرور میکنم چه کرده ام. بنده بوده ام؟ خدا از من راضی بوده؟ اعمالم چطور بوده؟ استفاده لازم را برده ام؟
هجمه سوالات مرا به سختی می اندازد تا جایی که کم می آورم و سعی میکنم بخوابم. سخت است همیشه در خوف و رجا ماندن. مهمانی رو به پایان است و من نمیدانم مهمان خوبی بوده ام یا نه ! آیا سال دیگر به این مهمانی دعوت میشوم یا نه! دلم برای مهمانی تنگ است.
- ۹۲/۰۵/۱۳